هدف از تجزیه و تحلیل مالی طرح در گزارشات توجیهی، دست یابی به شاخص های مالی و اقتصادی جهت حصول تصمیم مقتضی است.
هدف نهایی از اجرای هر طرحی کسب درآمد و سود از محل فروش محصول و یا ارائه خدمات می باشد. اما سئوال بسیار مهم این است که دستیابی به چه مقدار سود به صرفه است و در صورت دست یابی به چه مقدار درآمدی، سهامدار از سرمایه گذاری خویش منفعت لازم را کسب نموده است. لذا جهت دست یابی به معیار و شاخص مناسب جهت تعیین سوددهی و یا عدم سوددهی طرح ها، یک سری شاخص های مالی و اقتصادی در طی سال های گذشته از جانب کارشناسان و اقتصاد دانان بزرگ تعریف و مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف از تجزیه و تحلیل مالی طرح در گزارشات توجیهی، دست یابی به شاخص های مالی و اقتصادی جهت حصول تصمیم مقتضی است. خوراک لازم بمنظور محاسبه شاخص های مالی و اقتصادی هزینه های سرمایه گذاری و هزینه های تولید می باشد که در بخش مطالعات فنی گزارش پیش بینی و ارائه گردیده است. در این بخش از گزارش با استفاده از هزینه های سرمایه گذاری، هزینه های تولید، درآمد سالیانه پیش بینی شده برای طرح و سایر مبانی و مفروضات مورد نیاز جهت انجام محاسبات، صورت حساب سود (زیان)، صورت گردش وجوه نقد، ترازنامه پیش بینی شده و سایر جداول مالی و اقتصادی که جهت محاسبه شاخص ها مورد استفاده قرار می گیرد تهیه و تنظیم می گردد.
در مرحلۀ تجزیهوتحلیل مالی از یک طرح توجیهی سعی میشود به این سؤال پاسخ داده شود که "پروژه از منظر مالی چه وضعیتی خواهد داشت". در این مرحله لازم است وضعیت درآمد و هزینه در هر سال و ترکیب سرمایۀ موردنیاز تعیین گردد و درصورتیکه مشکلی وجود نداشت، جریان نقدینگی طی سالهای مختلف بررسی شود. اقداماتی که در خصوص تخمین سرمایه و هزینه در تجزیهوتحلیل فنی انجام گرفت، در این فاز بهدقت بررسی و مورد واکاوی قرار میگیرد. تحلیل طرح در شرایط عملیاتی، انجام تحلیل حساسیت و تحلیل ریسک همگی در مرحلۀ تجزیهوتحلیل مالی انجام میگیرد.
1. تعیین منابع موردنیاز طرح
منابع موردنیاز برای طرح به سه دستۀ کلی تقسیم میشود که در تدوین طرح توجیهی باید بدانها توجه نمود.
منابع موردنیاز برای اجرای طرح: سرمایه ثابت
منابع موردنیاز برای دورۀ بهرهبرداری: سرمایه در گردش
منابع متفرقه: هزینههای پیشبینینشده
سرمایهگذاری ثابت
اقلام تشکیلدهندۀ سرمایهگذاری ثابت به شکل زیر است.
هزینۀ تحقیق، آزمایشها و مطالعات اولیه
هزینۀ ماشینآلات، تجهیزات، ساختمان و تأسیسات کمکی
هزینۀ سازماندهی، حق امتیاز (لایسنس) و موارد مشابه
هزینۀ زمین، منابع طبیعی و هزینههای عملیاتی مربوطه مانند مسطح کردن زمین
هزینۀ دورۀ راهاندازی (که در قسمت تجزیهوتحلیل فنی تشریح گردید)
هزینۀ تأسیسات مقدماتی مانند هزینه اردوی کارگران، انبارها و دفاتر موقت (برای مثال ممکن است مکانی برای استراحت کارگران در طول اجرای پروژه تأسیس گردد و بعدازآن مکان مربوطه بلااستفاده بماند)
هزینۀ بهرهبرداری طی دورۀ اجرای طرح
هزینههای پیشبینینشده و متفرقه مانند بیمه آتشسوزی مربوط به اجرای طرح
سرمایه در گردش (Working Capital)
در فعالیتهای صنعتی وجود ماشینآلات و تأسیسات و در فعالیتهای خدماتی وجود دفاتر و تجهیزات اداری بهتنهایی برای تولید محصول و کالا کفایت نمیکند. در مورد فعالیتهای صنعتی باید مواد اولیۀ لازم، قطعات یدکی و مواد مختلف خریداری و انبار شود و در فعالیتهای خدماتی باید افراد مناسب به کار گرفته شوند و نیازهایشان تأمین گردد. در روند تولید همواره مقداری کالا در حال تولید، مقدار کالای ساختهشده آمادۀ فروش و مقداری کالای سفارش دادهشده و درراه وجود دارد و همواره طرفهای بدهکار وجود دارند. مجموعه عوامل فوق نمایانگر نیاز به سرمایۀ جاری است.
سرمایۀ در گردش در حقیقت سرمایۀ جاری موردنیاز برای تولید، توزیع یا هر دو است. طبق تعریف، سرمایه در گردش شامل کلیۀ داراییهای جاری مانند موجودی اولیه، محصول نیمه ساخته و ساختهشده، وجوه نقد در صندوق و حسابهای بانکی، پیشپرداختها به فروشندگان و موارد ازایندست میشود. از دید بانکداران و حسابدارها، سرمایه در گردش خالص معادل تفاضل داراییهای جاری و بدهیهای جاری است.
نکتۀ حائز اهمیت این است که معمولترین منبع خطا در تخمین هزینۀ پروژه و علت عمومی شکست فعالیتها، تخمین غیر صحیح و ناکافی از سرمایۀ جاری بوده است. محاسبه نکردن سرمایه در گردش موجب بروز مشکلات مالی در مراحل اولیۀ بهرهبرداری از طرح میشود. معمولاً هزینۀ ماشینآلات، ساختمانها، خدمات مشاورهای و غیره با دقت نسبتاً بیشتری برآورد میشود ولی به سرمایۀ در گردش موردنیاز طرح توجه کافی نمیشود. درنتیجه از یکسو سود مورد انتظار بیشازحد نشان داده میشود و از سوی دیگر در دوران بهرهبرداری مشکلات و تنگناهای مالی پیش میآید و با کمبود نقدینگی مواجه خواهیم شد. بنابراین توجه به سرمایه در گردش در یک طرح توجیهی از اهمیت بالایی برخوردار است.
دو روش متداول برای محاسبۀ سرمایه در گردش وجود دارد.
روش مستقیم: در این روش بدهیهای جاری از داراییهای جاری کسر میگردد و عدد سرمایه در گردش تعیین میشود. داراییهای جاری شامل تمامی داراییهای شرکت میشود که انتظار میرود بهراحتی فروخته، مصرف یا طی عملیات کسبوکار استفاده شود و تا دورۀ بعدی (سال بعد) به پول نقد تبدیل شود. داراییهای جاری شامل پول نقد، معادلهای نقدی (معادلهای نقدی یا Cash Equivalents اوراق بهادار سرمایهگذاری هستند که برای سرمایهگذاری کوتاهمدت در نظر گرفته شده است و دارای سررسیدهای 90 روزه یا کمتر است و ارزش زیادی در سلامت مالی بنگاه دارد)، حسابهای دریافتنی، موجودی انبار، اوراق بهادار قابلفروش، بدهیهای پیشپرداخت شده و دیگر داراییهای نقدی است. بدهیهای جاری تعهدات مالی کوتاهمدت شرکت است که ظرف مدت یک سال یا در یک چرخۀ عملیاتی عادی باید تسویه شوند. متداولترین بدهیهای جاری، اسناد پرداختنی و حسابهای پرداختنی هستند.
روش غیرمستقیم: در روش غیرمستقیم از هزینۀ تولید سالیانه برای محاسبۀ سرمایه در گردش استفاده میشود. بدین منظور گامهای ذیل دنبال میشود.
هزینۀ تولید سالیانه با ظرفیت کامل (معمولاً از سال دوم یا سوم به بعد) به 365 تقسیم شده تا هزینۀ تولید روزانه به دست آید.
زمان سفارش محصول (زمان بین سفارش تا تحویل مواد اولیه) برحسب روز تعیین میگردد.
مدتزمان نگهداری موجودی در انبار برحسب روز برآورد میشود.
میانگین مدتزمان موردنیاز برای تولید محصول (فاصلۀ بین تحویل مواد اولیه به کارخانه و اتمام تولید برحسب روز) برآورد گردد.
مدتزمان نگهداری محصول ساختهشده در انبار برآورد گردد.
میانگین دورۀ وصول طلبها (فاصلۀ بین تحویل کالا به مشتری و دریافت پول نقد) و دورۀ پرداخت بدهیها (فاصلۀ بین وصول مواد و دیگر منابع و پرداخت پول آن) تخمین زده شده، تفاضل این مقدار محاسبه گردد.
تعداد روزهای تعیینشده در بندهای دوم تا ششم جمع زده شود، رقم بهدستآمده در هزینۀ تولید روزانه محاسبهشده در بند اول ضرب گردد. بدین ترتیب حدود تقریبی سرمایه در گردش موردنیاز مشخص میشود.
هزینههای پیشبینینشده
بهطورقطع میتوان گفت که هزینههای هیچ طرحی به شکل جامع و کامل از پیش تعیین نشده است؛ چراکه همواره در محیط پیرامون عدم قطعیت وجود دارد و علاوه بر آن برآوردها همراه با خطا است. به دلایل گفتهشده لازم است بخشی از منابع به عوامل پیشبینینشده اختصاص یابد تا طرح توجیهی از دقت کافی برخوردار شود؛ برای مثال در اکثر مواقع کل منابع موردنیاز طرح (سرمایه ثابت و سرمایه در گردش) را 20 درصد اضافهتر لحاظ میکنند تا هزینههای پیشبینینشده جبران شود.
2. تهیه صورت درآمد
شاید مهمترین بخش تجزیهوتحلیل مالی یک طرح توجیهی، مربوط به تخمین وضعیت درآمد باشد. این تخمین نشان میدهد که آیا طرح در حجم تولید مورد انتظار برای فروش سودآور است یا خیر و آیا درآمد حاصل، حاشیۀ امنیتی برای پرداخت اقساط وام و پرداخت به سهامداران ایجاد مینماید؟
در حقیقت صورتوضعیت درآمد تلاش دارد که عملیات کسبوکار را طی یک مدت معین با کمک فرمول زیر تخمین بزند.
"سود خالص بعد از کسر مالیات = فروش - میزان برگشتی و تخفیفها - هزینههای کالاهای فروشرفته"
" - هزینههای عملیاتی+ سایر درآمدها - هزینههای بهره - مالیات بر درآمد"
3. تهیه صورت نقدینگی
هدف از تهیۀ صورت نقدینگی نشان دادن جریانات نقدی ورودی به و خروجی از یک کسبوکار است. در این رابطه کارآفرین میخواهد بداند که آیا در طی دوره، نقدینگی بهاندازۀ کافی وجود دارد تا بتوان بدهیها و صورتحسابها را پرداخت نمود و از طرف دیگر پرداختکنندگان وام میخواهند بدانند که وامگیرنده بهاندازۀ کافی نقدینگی برای پرداخت اقساط وام خود دارد یا خیر. درنتیجۀ تهیه این صورت مالی هم برای کارآفرین و هم برای سرمایهگذار مهم خواهد بود. به کمک صورت وضعی نقدینگی میتوان:
میزان نیاز به موجودی نقدی در هنگام شروع کسبوکار را شناسایی نمود.
زمانهای پرداخت اقساط وام و دورۀ تنفس (در صورت نیاز) را برنامهریزی کرد.
اطمینان حاصل کرد که اگر جریان نقدی موردنظر برآورده شد، موجودی نقدی برای کلیۀ پرداختها و بدهیهایی که در آینده پیش خواهد آمد، وجود خواهد داشت.
در این راستا بهتر است در یک طرح توجیهی صورت نقدینگی برای سال قبل از بهرهبرداری و سال اول بهرهبرداری بهصورت ماهانه و برای سالهای بعد فصلی تهیه گردد؛ چون لازم است برنامهریزی در سالهای اولیۀ طرح به شکل دقیقتری انجام گیرد.
4. تهیه ترازنامه
در یک کسبوکار موجود و دایر، ترازنامه وضعیتی که در آن قرار داریم را نشان میدهد. در یک پروژه و طرحی که هنوز به انجام و بهرهبرداری نرسیده است، ترازنامه وضعیتی را که در زمان خاصی از دورۀ بهرهبرداری در آن خواهیم بود را نشان میدهد. در حقیقت، اینکه ما در چه وضعیتی هستیم یا در چه وضعیتی خواهیم بود بهصورت وضعیت درآمدی و جریان نقدینگی (دو قسمت پیشین) بستگی دارد.
ترازنامه تمام منابع درآمدی کسبوکار را به همراه سهم هر یک از شرکا و مالکین را نشان میدهد. برای آنکه سودآور بودن طرح پیشنهادی ارزیابی گردد لازم است ترازنامۀ حداقل پنج سال اول عمر طرح تهیه گردد (البته برخی طرحها عمر کمتر از 5 سال دارند و لازم است برنامهریزی برای تمام طول پروژه انجام گیرد) و بهتر است ترازنامه برای سال اول به شکل ماهیانه تهیه گردد. ترازنامه را میتوان بهراحتی پسازآنکه هزینۀ کل پروژه تخمین زده شد، تهیه کرد.
پس از تشکیل جداول مالی و اقتصادی، شاخص های مهم تأثیر گذار در تصمیم گیری جهت اجرا و یا عدم اجرای طرح با استفاده از فرمول های مربوط محاسبه و بمنظور اتخاذ تصمیم مناسب ارائه می گردد. در این زمینه لازم به ذکر است که اهداف و شاخص های تعریف شده در تحلیل های مالی و اقتصادی بایکدیگر متفاوت می باشد.
5. تحلیل سودآوری تجاری
در یک طرح توجیهی، سودآوری تجاری طرح باید از دو منظر بررسی گردد که در ادامه تشریح گردیدهاند.
- 6. سنجش سودآوری سرمایهگذاری
گاهی اوقات لازم است در کنار طرح (یا در یک طرح موجود)، آلترنتیوهای دیگر نیز مورد کنکاش قرار گیرد. برای مثال فرض کنید طرح آن است که واحد جدیدی برای محصول جدید احداث شود و نتایج نشاندهندۀ آن است که طرح توجیه سرمایهگذاری دارد. آلترنتیوهای دیگر میتواند آن باشد که واحد موجود برای تولید محصول جدید توسعه داده شود که ممکن است نتایج بهتری در مقایسه با طرح قبلی در بر داشته باشد. بدون در نظر گرفتن سایر آلترنتیوها، تصمیمگیری کامل نیست. سنجش سودآوری برای انتخاب بهترین آلترنتیو انجام میگیرد.
تحلیلگر ممکن است سنجشهای سودآوری برای یک پروژه یا پروژههای موردمطالعه را از طرق زیر به دست آورد. - سنجشهای سودآوری با ارزش غیر زمانی
- درامد خالص حاصل از داراییها
- درآمد سال اول حاصل از سرمایهگذاری اولیه
- متوسط درآمد خالص حاصل از متوسط سرمایهگذاری
- سنجشهای سودآوری با لحاظ ارزش زمانی پول
- روشهای جریان نقدی تخفیف دادهشده
- ارزش فعلی
- نرخ بازگشت داخلی
- نسبت منافع به مخارج
7. تحلیل مالی
در طرح توجیهی، تحلیل مالی در دو قسمت تحلیل نقدینگی و تحلیل ترکیب سرمایه انجام میگیرد. تحلیل نقدینگی از طریق تحلیل صورت جریان وجوه نقدی انجام میشود. منظور از ترکیب سرمایه، مشخص کردن نحوۀ تأمین سرمایه است. قسمتی از سرمایه توسط کارآفرین و بخش دیگر بهوسیلۀ اخذ وام، اعطای سهام و یا اوراق قرضه فراهم میشود.
سرمایهگذاری ثابت و همچنین حداقل قسمتی از سرمایه در گردش موردنیاز باید از محل اعتبار بلندمدت پوشش یابد و تأمین گردد. این اعتبار از طریق سرمایه و استفاده از وامهای بلندمدت فراهم میشود. پسازاینکه نشان داده شد طرح از سه منظر بازار، فنی و مالی امکانپذیر است، میتوان نسبت به اخذ وام اقدام کرد. وامهای بلندمدت (بازپرداخت بیش از پنج سال) و میانمدت (بازپرداخت بیش از یک سال و کمتر از پنج سال) برای سرمایهگذاریهای ثابت و وامهای کوتاهمدت (بازپرداخت کمتر از یک سال و حداکثر دو سال) برای تأمین سرمایه در گردش تهیه میشوند. اتکا به اخذ وام امتیازهایی به شرح زیر دارد:
درصورتیکه بهرۀ وام کمتر از نرخ بازده مورد انتظار طرح باشد، سرمایهگذار با در نظر گرفتن ریسک این کار، با پرداخت سرمایۀ کمتر و درنتیجه افزایش نرخ بازده واقعی سرمایه نفع بیشتری میبرد.
در صورت وجود بخشودگی مالیاتی برای هزینه بهره، گرفتن وام خود یک امتیاز مالی محسوب میشود.
از سوی دیگر اخذ وام مشکلاتی به شرح زیر هم ایجاد مینماید:
هزینۀ بهره ازجمله تعهداتی است که علیرغم وجود سود یا زیان باید پرداخت شود.
پرداخت اقساط وام در موعد سررسید آن بدون توجه به سودآور بودن یا نبودن طرح الزامی است و عدم پرداخت عواقبی ازجمله جریمۀ مالی و کسر امتیاز اعتباری (Credit Score) را در پی خواهد داشت.
هر چه نسبت بدهی به سرمایه در طرحی بزرگتر باشد، مداخلۀ وامدهندگان در امور پروژه بیشتر خواهد شد. نسبت بدهی به سرمایه یکی از متداولترین شاخصهای تعیین ترکیب سرمایه است و از طرق تقسیم بدهی بلندمدت به سرمایه محاسبه میشود.
منبع دیگر برای تأمین سرمایه، فروش سهام است. نکات مثبت تحصیل سرمایه از طریق فروش سهام زیاد است؛ زیرا مادامیکه سودی به دست نیامده، پولی به سهامداران پرداخت نمیشود و این امکان وجود دارد که سهامداران ازنظر غیرمالی (مثلاً دانشی) نیز به طرح کمک کنند و باعث پیشرفت آن شوند. درواقع سهامداران شرکای طرح محسوب میشوند؛ بنابراین در رونق طرح سهیم بوده و میتوانند نقش مهمی ایفا نمایند. نکتۀ مهم این است که اکثر شرکتها دارای مسئولیت محدود (Limited Liability) هستند؛ بدین معنی که ارزش سهام یک سهامدار هیچگاه منفی نخواهد شد و یک سهامدار در بدترین شرایط بهاندازۀ پولی که ابتدای کار سرمایهگذاری کرده است متضرر خواهد شد و در صورت ورشکستگی هیچ مسئولیتی در قبال بدهیهای شرکت ندارد. شرکتهای دارای مسئولیت محدود ازاینجهت برای سرمایهگذاران جذاب هستند.
راه دیگر تأمین مالی طرح از طریق انتشار و فروش اوراق قرضه است. موقعیت افرادی که به مؤسسهای وام داده و اوراق قرضه دریافت میکنند بهتر از اشخاصی است که سهام معمولی و یا حتی سهام ممتاز خریداری میکنند؛ زیرا آنها ضمن دریافت سود سرمایۀ خود هنگام تسویه شرکت نیز سرمایۀ خود را باز پس میگیرند. علاوه بر این، چون وام اعطایی آنان در قبال یک تضمین ملکی از اموال شرکت پرداخت میشود، از ایمنی بیشتری برخوردار است.
یکی از چالشهای هر کارآفرین، ایجاد شرایط برای جذب سرمایهگذار است. او باید بهگونهای ایدۀ خود را ارائه دهد که افراد یا مؤسسات برای سرمایهگذاری در طرح پیشنهادی وی ترغیب شوند. حداقل شرایط برای جلب سرمایه بهصورت زیر است.
- ازنظر بازار، فنی و مالی بر پایۀ صحیح متکی باشد.
- خریدار سهام باید قانع شود که احتمال خطر و ریسک برای سرمایۀ او وجود ندارد
- وامدهنده قبل از دادن وام باید از وضع مالی طرح اطمینان حاصل کند؛ مثلاً آورندۀ طرح خودش مبلغ زیادی سرمایهگذاری کرده باشد
- صورتهای مالی در طرح توجیهی، سودآوری خوبی را نشان دهند
- محیط لازم برای جذب سرمایه باید ویژگیهای زیر را داشته باشد.
- وجود امنیت قضایی، ثبات و قدرت دولت
- نبود خطرهای ناشی از تهاجم نظامی و اغتشاش
- وجود امنیت روانی و بهداشتی
- ثبات ارزش پول کشور
تحلیل مالی و تحلیل اقتصادی دو راه اصلی برای آزمون مطلوبیت یک طرح هستند. ابزارهای بکار گرفته شده برای انجام این دو آزمون متفاوت نیستند، اما رویکرد و نگرش آنها تفاوت اساسی دارد. ارزیابی مالی با جریانهای هزینه و فایده از دیدگاه یک سرمایه گذار (بنگاه یا فرد) و ارزیابی اقتصادی با جریانهای هزینه و فایده اجتماعی سروکاردارند. در نتیجه تحلیل ها یا آزمونهای اقتصادی نسبت به مالی از دیدگاه وسیع تری هزینه ها و فایده ها را لحاظ می کنند. یک بنگاه یا فرد به هنگام سرمایه گذاری به منفعت مالی و ثبات منفعت توجه دارد، در حالیکه جامعه یا دولت به هدف های گسترده تری نظیر افزایش درآمد ملی، اشتغالزایی، ریشه کنی فقر و فایده های معطوف به یک جامعه به طور کلی می اندیشد. در نتیجه هدف های دو آزمون متفاوت است. لذا چنانچه هدف ارزیابی میزان منفعت طرح برای جامعه و از دیدگاه ملی باشد (مانند طرح های ملی)، ارزیابی اقتصادی به کار می آید.